دو هفته ی شلوغ و طاقت فرسا رو گذروندم ، 8 جلسه کلاس آیین نامه ی رانندگی با یه استاد پر حرف که مثل بچه دبستانی ها جزوه می گفت و باید حتما می نوشتی بالاخره تموم شد و من زنده موندم و حالم خوبه
فکر نمیکنم 28 سالگی زمان خوبی برای یاد گرفتن رانندگی باشه و باید زودتر انجامش داد ولی من کلا این کار رو دوست ندارم و اگه لازم و ضروری نبود یاد گرفتنش هیچ وقت سراغش نمیرفتم
چند جلسه است که استاد کلاس فرانسه هم کمتر حرف میزنه و بیشتر درس میده و خیلی کلاس ها قشنگ تر شدن
و من از امروز میرم باشگاه و بالاخره زندگی داره جریان خودش رو دوباره پیدا میکنه و چند ماهی فرصت دارم تا با ثبات به کارهام برسم. تقریبا 4 ماه و چند روز
نمیدونم چقدر میتونه لذت بخش باشه این که دوباره برگشتم و انگشت هام رو برای نوشتن کلمات روی کیبرد حرکت میدم.
برای مایی که با وبلاگ و فرند فید و توییتر بزرگ شدیم نوشتن بزرگترین نعمته و دیگه اینستاگرام و توییتر و فیس بوک برای من کافی نبود.
باید برای خودم و از خودم جایی مینوشتم تا حالم بهتر باشه و اینجا شروع دوباره است برای کمک به خودم.
از اولین وبلاگ نویسی تا الان 13 سال میگذره و من هنوز نتونستم باور کنم یک حورای 28 ساله شدم
درباره این سایت